سیاره ای از جنس امیر
وااااااایی امروز امیر خیلی خوشگل شده بود.آبی کم رنگ با زرد خیلی بهش میاد.(تا حالا بهش دقت نکرده بودم!) اولم شعر ستایش و بعد هم شعر پسر بد قول رو اجرا کردن آقاممنونم داستان پیر زن نقلی رو تعریفید.(همون پیر زنه که تو یه شب بارونی همه ی حیونا رو تو خونه اش راه داد)تازه اونجاهایی داشت واسه محمدرضا جون به صورت ویژه قربیل و جالو جاحاز توضیح میداد خیلی جالب یود فقط یه سوال برام پیش اومد جاهازو محمدرضا بزرگ شد ایشالا میخره؟؟؟؟(خب وقتی آقا ممنون میگه ینی محمد رضا(پسر کارگردان یا نویسنده) میخره دیگه. تازه اولش که خواستن بیان خوردن به کتاب خونه که من قلبم ریخت. و خواهشمندم مواب خودت باش! آقا نگهدار هم داستان یه معلم ورزش که شاگردش نا نداشت راه بره رو تعریف کرد.تازه یه اتفاقی هم براش اوفتاده بود امروز که همه رو از حفظ میگفت.ایــــــــــول البت برای ما مهم بیشتر اینکه صدای نازتو بشنویم.
[-Design-] |